گزارش دیدار جمعی از مستند سازان با مدیر شبکه‌ی مستند

شنبه ۲۶ دی, ۱۳۹۴

گزارش دیدار جمعی از مستند سازان و مدیران حوزه‌ی مستند و فیلم کوتاه با مدیر شبکه‌ی مستند

اُرد زند

 این جلسه در روزشنبه ۱۹ دیماه ۹۴ در محل شبکه‌ی مستند با هدف ارتقاء کیفی فیلم مستند برگزار شد. که بخش هائی ازگفتگوهای آن دیدارتوسط‌‌ همان شبکه پخش و در برخی سایت‌ها نیز خلاصه‌ای از آن گذارده شد.
امید است با دسترسی به فایل ویدئوئی آن جلسه، بتوان تصویری واقع بینانه‌تر ازآن نشست بدست آورد. ولی تا آن زمان، بناچار به آنچه ازآن دیدار در حافظه‌ام بجامانده بسنده می‌کنم. واضح است که در این گزارش، بنا نیست تا به بیان دیدگاه‌های دیگران که در آن نشست مطرح شد بپردازم. چون ممکن است‌‌ همان سوء تفاهم هائی را موجب شوم که در گزارش از آن دیدار توسط شبکه مستند برای برخی پیش آورده است، گردم.
نکته:
در دعوت نامه ارسالی، اشاره‌ای به موضوع و یا دستورجلسه‌ی آن دیدار نشده بود. لذا برخی همچون من اطلاعی ازموضوع آن نشست نداشتیم.
آنچه از صحبت‌های آقای تاجیک در گزارش از آن دیدار برمی آمد، بیشتر تکیه به برگزاری کلاس هائی برای مستند سازان جوان و کم تجربهتر، به منظورارتقاء سطح کیفی فیلم‌های مستند بود.
وقتی نوبت اظهار نظر به من رسید، این نکته را مطرح کردم که آیا با وجود حضور حدود هزار مستند سال که کم و بیش صلاحیت فنی آن‌ها ثابت شده، آیا نیازی به تربیت نیروهای جدید اساسا ضروری است؟ آیا مشکل سینمای مستند ما، ضعف تکنیکی است یا محتوائی؟
گفتم: سینمای مستد، گونه‌های متنوعی دارد. یکی از آن گونه‌ها مستند‌های اجتماعی است که با توجه به شرایط اجتماعی خاص در ایران و داشتن ناهنجاری‌های متعدد در زمینه‌های گوناگون، جا دارد تا مسئولین به این گونه از مستند، بیشترتوجه کنند. منظور انتقاد صرف وسیاه نمائی نیست. مثلاوقتی در حوره محیط زیست متوجه می‌شویم که در مدت کوتاهی بیش از هشتاد درصد ازمنابع آبی کشور را نابود کرده‌ایم، دیگر گفتگو بر سر سیاه نمائی، بی‌معنی است. اینکه در این شرایط حساس همچنان به ساخت مستند هائی از جلوه‌های طبیعت زیبای ایران پرداختن، یا از بازی‌های محلی، مستند ساختن، مثل آن زمانی است که فرهیختگان جامعه را وا می‌داشتند تا ازرقص‌های محلی فیلم تهیه کنند.
در اینکه ناهنجاری‌ها در همه‌ی جوامع از پیشرفته تا عقب مانده وجود دارد، شکی نیست. اما میزان آن و اینکه تا چه اندازه نسبت به گذشته بیشتر و یا کمتر شده، ملاک سنجش است. آیا چنین مستند هائی ساخته شده؟ آیا در صورت ساخته شدن، از تلوزیون پخش شده؟ آیا پخش آن‌ها از محدوده چند جشنواره‌ی مستند، آنهم با ترس و لرز، فرا‌تر رفته است؟ اگر فیلم سازی جرات کند و فیلمش را برای نمایش به شبکه‌های خارجی بدهد، چطور با او رفتار می‌شود؟ آیا او را معاند، براندازنده و جاسوس موساد و سی آی‌ای امثال آن نمی‌خوانند؟
گفتم: وقتی به تلویزیون و یا مر کز گسترش برای تصویب طرح مراجعه می‌شود، معمولا با وجود تائید طرح خواهند گفت که متاسفانه بودجه‌ای در کار نیست. حالا این حرف را یا برای دک کردن مستند ساز می‌زنند، یا اینکه واقعا بودجه‌ای در کار نیست. ولی به نظر من مشکل از آنجا آغاز می‌شود که موضوعاتی که از تلویزون پخش می‌شوند، موضوعات خنثی هستند. موضوعات خنثی، بیننده ندارد. بنابر این پس از مدتی رقبت برای سرمایه گذاریاز بین می‌رود. اینگونه است که پس از مدتی، سرمایه گذاری دراین حرفه‌ای، بی‌معنی می‌شود. حالا شما قصد دارید مستند سازانی تربیت کنید که چه بسازند؟ همین موضوعات خنثی را؟
گفتم: در جشن خانه سنیما در دو دوره‌ی قبل که من مدیر هماهنگی آن بودم، فیلمی به نمایش در آمد که از نظر ساختاری و فرم حد اقل ارزش را داشت ولی موضوع چنان گیرا بود که جایزه ویژه‌ی داوران به آن اختصاص یافت. موضوع چه بود؟ عده‌ای کشاورز به همراه خانواده‌هایشان در کنار رود خانه‌ی زاینده رود، نسبت به خشکسالی و تبعات آنکه مدتی است گریبانشان را گرفته و زندگیشان را به فلاکت کشانده، معترض بودند.
گفتم: سال‌ها به ما فهماندند که انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست. چنان شد که همه‌ی وجوه زندگیمان را به آن گره زدند. بعد عده‌ای پیدا شدند، جرات به خرج دادند و از خطرات آن گفتند و خواهان توقف آن شدند. آیا تلویزون و یا مرکز گسترش که مهم‌ترین جا برای ساخت مستند هستند، هیچکدامشان، حتی یک فیلم در حمایت از این تفکرساختند؟ آیا موضوع کم اهمیتی بود؟
گفتم: انقلاب ایران به دو دلیل عمده رخ داد.
یک: مسائل اقتصادی؛
دو: مسائل اخلاقی.
که به نظر مشکل دومی مهم‌تر بود. آیا پس از این مدت، مشکلات اخلاقی کمتر شده، یا بیشتر؟ آیا مستند هائی که به این مسائل بپردازد ساخته شد؟
گفتم: منظور این نیست که مستندسازان قراراست بنیان جامعه را دگرگون کنند. اما حداقل اینکه تا حد ممکن وظیفه‌ی خودشان را انجام داده باشند
گفتم: صحبت از ضرورت حضور تهیه کننده در سینمای مستنذ می‌شود. البته که حضورش واجب است؛ همانطور که حضور کارگردان وتصویر بردار و تدوین گر و صدا بردار لازم است. اماوقتی بودجه ساخت یک فیلم مستند تا این حد ناچیز است، مستندساز چاره‌ای ندارد جز اینکه چندین کار را خود به عهده بگیرد، تا شاید چیزی در ته بودجه برایش باقی بماند. با این اوصاف دیگر چه جای صحبت کردن بر سر لزوم حضور تهیه کننده در یک پروژه است؟!
در پایان گفتم: با این اوصاف بازگردیم به دستور جلسه‌ی امروز. آیاهمچنان فکر می‌کنید مشکل سینمای مستند ما، مشکل فرم است؟ آیا بهتر است آموزش توسط شبکه مستند ارائه شود، یا مراکز آموزشی سینمائی؟
کم و بیش این بود مطالبی که توسط من در آن نشست گفته شد. یادآوری می‌کنم مشابه این مطالب و بیشتر از این‌ها را در دیدار با آقای ایوبی، طباطبائی‌نژاد، مدیر شبکه‌ی چهار (آن موقع عضو هیئت مدیره انجمن نبودم)، و مدیر شبکه‌ی مستند هم گفته‌ام، که همگی گفته‌های مرا آن طور که صلاح دانسته بودند، منتشر کردند.
ممنون از خانم سلحشور که مرا واداشت تا لااقل یک بار هم که شده، دوستان موضوع را به روایت خودم بشنوند.
به امید روزهای خوب و پر بار‌تر برای سینمای مستند ایران.
با احترام: ارد زند

گزارش دیدار جمعی از مستند سازان با مدیر شبکه‌ی مستند
برچسب ها :     
دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *