شب گذشته و در چهارمین جلسه از نمایش فیلمهای مستند، سه اثر از مستندهای فرشاد فداییان به نمایش درآمد. در این برنامه که با همکاری انجمن مستندسازان سینمای ایران در سینماتک قلهک برگزار میشود ابتدا فیلمهای «سنگ، مادر خاموش»، «در مدرسه سید قلیچ ایشان» و «اگر عزت به قهوهخانه نیاید» به نمایش درآمد و سپس نشست دیدار حضوری این فیلمساز و تماشاگران برگزار شد.
در ابتدای این نشست فرشاد فداییان در پاسخ به پرسشی درباره عمده تفاوتهای عکس با تصویر سینمایی گفت: «گاهی وقتها تماشاگر برای آن که از یک فیلم تعریف کند میگوید: «تصویرهای آن چهقدر شبیه عکس است!» در حالی که به گمان من ایجاد این رابطه بین این دو مقوله، بیشتر توهینآمیز است تا این که تشویق به حساب بیاید.» وی گفت: «عکس و تصویر از دو جنس متفاوت هستند. در حقیقت، عکس، جداسازی بخشی از منظره، از گستره آن است. در چنین شرایطی عکاس، چشمانداز را جدا کرده و آن را تبدیل به یک جهان مستقل میکند.»
فداییان گفت: «باید پذیرفت که عکس، ماهیتی جداسازنده دارد؛ در حالی که تصویر سینما از ماهیتی به هم پیوسته برخوردار است و به شدت وابسته به تصویری است که پیش و پس از آن در مقابل دید تماشاگر قرار میگیرد.» این مستندساز پرسابقه افزود: «میتوان گفت تصویر سینما پدیدهای متصل است و یک نوع پویایی یکپارچه در آن دیده میشود. به همین دلیل معتقدم واژه «اکسپورت» که امروز در مقوله تدوین دیجیتال رواج دارد مناسبترین توضیح برای تبدیل مجموعه تصویرها به یک پلان و یک کلیت است.»
فداییان سپس با اشاره به عناصر مشترک میان زبان سینما و زبان تصویر گفت: «در میان کارهای من، فیلم شصت و چهار دقیقهای «ذاکر» تنها در یک پلان و با یک برداشت گرفته شده اما در تصویر آن، همانقدر پیوستگی وجود دارد که در مستند «سنگ، مادر خاموش» با حدود هفتصد پلان دیده میشود.» وی با تاکید بر این که ماهیت یک عکس را با کل یک فیلم برابر میداند افزود: «گاهی وقتها برخی عکسها قابلیت این را دارند که به فیلم تبدیل شوند. در چنین وضعیتی، عکس، کلیتی یکپارچه است که ما آن را به اجزای مختلفی تقسیم کرده و با زبان سینما آن را روایت میکنیم.»
فداییان در ادامه، با اشاره به این که مستند «سنگ، مادر خاموش» از دل یک فیلم صنعتی و سفارشی بیرون آمده گفت: «هیچ فیلمسازی از ابتدا تصمیم نمیگیرد بر اساس تقسیمبندی موجود در کتابهای سینمایی فیلم بسازد. صفتهایی که به فیلمها داده میشود توسط دیگران و با هدف تقسیمبندی آثار و دورههای مختلف به آنها داده میشود.» فداییان افزود: «به همین دلیل در مورد فیلمهای خودم تعابیری مثل مستند شاعرانه یا نظایر آن را قبول ندارم و به عنوان مثال نمیدانم چه بخش از یک فیلم میتواند شاعرانه، افشاگرانه یا واجد صفتهایی نظیر این باشد.»
وی تصمیم به ساخت فیلم در یک گونه یا ژانر خاص را امری نامربوط دانست و گفت: «در طول دوران فیلمسازیام هیچگاه به این نکته فکر نکردهام که مثلاً اینبار در چه گونه یا ژانری فیلم بسازم.» وی افزود: «سالها پیش، زمانی که اولین فیلمم (خاک تا سنگ) را ساختم شرکت سفارشدهنده که در زمینه تولید و عرضه سنگهای ساختمانی فعالیت میکرد به من پیشنهاد داد مستند دیگری بسازم و در آن، ضمن اشاره به فواید برش الماسه، اتفاقاتی که در اکتشاف به روش سنتی برای سنگها ایجاد میشود را منعکس کنم. و من باید فیلمی میساختم که باعث شود دستاندرکاران وزارت صنایع را مجاب کند تا ضمن متوقف ساختن روش سنتی اکتشاف سنگ، نسبت به خرید ابزار لازم برای این کار اقدام کنند.» فداییان در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «در تمام این سالها و هر بار که این فیلم را میبینم احساس میکنم درک و فهم من از سینما تفاوت چندانی نکرده و به همان شکل مورد علاقهام فیلم ساختهام.»
وی در توضیح این نکته تصریح کرد: «من فیلمساز غریزی نیستم و فکر نمیکنم با هیچ فیلمی در اوج قرار گرفته باشم اما سعی کردهام به صورت سیال و پویا این حرفه را ادامه بدهم.» فداییان با اشاره به این که فیلمهای به نمایش درآمده، سه دوره مختلف کاری از او را به نمایش میگذارد گفت: «اغلب فیلمهای اخیرم یک روزه ساخته شده؛ همیشه مستقل کار کردهام و هیچگاه برای ساخت فیلمهایم منتظر بودجه نماندهام.» فداییان گفت: «به عنوان مثال تازهترین مستندم (بچه قصاب و کبوتران) را در سفری یک روزه به اصفهان ساختم و تصویربرداری آن، تنها از ساعت چهار صبح تا یک بعد از ظهر ادامه داشت.» وی گفت: «در این نوع تجربه، مقوله پژوهش به هیچ عنوان دستکم گرفته نمیشود. کافی است فیلمساز باور کند که قرار نیست برای آماده کردن مقدمات ساخت فیلم خود به یک دانشمند تبدیل شود! برای ساخت یک فیلم درباره یک موضوع باید از جهات مختلف نسبت به آن اشراف داشت و زمانی که ایده تکمیل شد به سراغ ساخت فیلم رفت.»
فداییان افزود: «برای ساخت فیلم، تجربه سفر و زندگی با سوژههای مختلف ضروری است اما کافی نیست. فیلمساز ممکن است بارها سفر کند اما در طول این سفرها هیچ کاری که مرتبط با ساخت فیلم باشد انجام ندهد. اما این اطلاعات دامنهدار هنگام ساخت فیلم به یاری او خواهد شتافت.» وی با اشاره به تجربه خود در این باره گفت: «زمانی که برای ملاقات با شخصیت اصلی فیلم «اگر عزت…» به ماسوله سفر کرده بودم حتی یک ورق فیلمنامه نداشتم. اما درباره ماسوله از سالها قبل تحقیق کرده و در آنجا چند فیلم ساخته بودم. بنابراین تمام تحقیقاتی که انجام داده بودم را کنار گذاشتم و به مردم این روستا اعتماد کردم.» فداییان اضافه کرد: «اهمیت دادن به موضوع و هر چیز دیگری که در اطراف آن وجود دارد باعث میشود من فیلمساز به طرف سوژه جذب شوم.» فداییان همچنین گفت: «پژوهش، نوعی شناخت است که همزمان با ادراک و عواطف فیلمساز ایجاد میشود و برای دستیافتن به آن، کاربرد فرمولهای علمی چندان کارساز نیست. در حقیقت وقتی برای ساخت فیلم، پای انسان و ارزشهای انسانی به میان میآید همه چیز رنگ میبازد.»
وی همچنین در توضیح انتخاب تصاویر سیاه و سفید برای این فیلم گفت: «ماسوله در فیلمهایی که تا به حال ساخته شده رنگی دیده شده اما من تصمیم گرفتم آن را از رنگ جدا کنم تا موضوع و روابط آدمها برجستهتر شود.» فداییان گفت: «تصویربرداری فیلم «اگر عزت…» یک روز و تدوین آن تنها یک روز و نیم طول کشید. چون به دقت میدانستم چه اتفاقی قرار است بیافتد.»
فداییان سپس درباره نحوه ساخته شدن فیلم «در مدرسه سیدقلیچ ایشان» گفت: «زمانی که به همراه دوستانم به این منطقه سفر کرده بودم به صورت اتفاقی نگاهم به یک ساختمان قدیمی افتاد که تا آن زمان ندیده بودم. عجیب اینجاست که با وجود رفت و آمد طولانی مدت در این منطقه، به سادگی از کنار بنای این مدرسه عبور کرده بودم. با این حال وقتی تصمیم گرفتم درباره این بنا که مدرسه مذهبی سیدقلیچ ایشان است فیلم بسازم تمام کار در کمتر از دو روز به پایان رسید. به گونهای که برای فیلمبرداری نماهای جا مانده و احتمالی نیاز نبود دوباره به این منطقه برگردیم. در حقیقت بر اساس شناخت عمیق و قبلی از منطقه ترکمنصحرا بود که این فیلم ساخته شد.»
وی در بخش دیگری از این نشست با تاکید بر این که مستندساز باید به صورت پیوسته کار کند و در ضمن به کار خود علاقه هم داشته باشد گفت: «ساخت فیلم مستند هیچگاه برای من پلهای برای نزدیک شدن به کارگردانی فیلم سینمایی نبوده. کار من فقط ساخت فیلم مستند است و به همین دلیل تقریباً ده سال است که نه به جشنوارهها میروم و نه دعوت مدیرانشان را میپذیرم.» وی افزود: «یک مستندساز باید صبور باشد و به سوژه خود حق بدهد. در چنین شرایطی است که اگر کسی فیلمی درباره یک قاتل بسازد و این حق را به نمایش بگذارد میتواند اشک مخاطب خود را در بیاورد.» فداییان با تاکید بر این که آثار خود را به هیچوجه مطابق سلیقه مخاطب نمیسازد گفت: «زندگیها (خصوصاً زندگیهایی که در برخورد اول اصلاً قابل نگاه کردن نیستند) به قدری جذابند که کافی است شما با دقت به آنها نگاه کرده و زیر و بمشان را دریابید.»
وی سپس در پاسخ به پرسشی درباره فیلمبرداری و ثبت تصاویر آثار خود گفت: «یکی از افتخارات من در طول زندگیام همکاری با مرتضی پورصمدی است که از اولین کارم شروع شد و تا سالها ادامه داشت. اما در تمام کارهای من یک فریم پیدا نمیشود که قاببندیاش را خودم انجام نداده باشم؛ حتی اگر کادر تصویر به صورت میلیمتری تغییر کرده باشد!»
پورصمدی همچنین با تاکید بر ضروری بودن محدودیت در استفاده از مواد خام در هنگام تصویربرداری گفت: «من جزو بیرحمترین تدوینگران به حساب میآیم. اگر پلانی غیرضروری باشد با بیرحمی آن را کنار میگذارم.» وی افزود: «من بر خلاف برخی همکاران، فریم به فریم کار نمیکنم و مواد خام دیجیتال و نگاتیو هیچ فرقی برایم ندارد.» وی گفت: «تولید این فیلمها تا زمانی که ذهنم را به خود مشغول کرده و تکمیل نشده باشد ادامه خواهد داشت. به همین دلیل از برخی فیلمهای من ده نسخه وجود دارد که با نسخههای قبلی خود متفاوت است. اما زمانی که از نظر من به تکمیل نهایی میرسند دیگر به آنها هیچ احساس تعلق خاطری ندارم.»
فداییان در بخش دیگری از گفتههای خود تصریح کرد دلزدگی مخاطب را نمیتوان ناشی از بیمعرفتی او دانست: «من کار خودم را انجام میدهم و شاید او از کار من خوشش بیاید. به هر حال من به تماشاگران باج نمیدهم. نه به تماشاگران و نه به منتقدان.» وی گفت: «منتقدان و منتقدان فیلمساز همواره تلاش کردند امثال من را در شاخصهای مشخصی که در ذهن خود دارند بگنجانند اما موفق به انجام این کار نشدند.»
فداییان افزود: «در طول دوران فیلمسازیام از این که با منتقدان رفاقت کنم اجتناب کردهام چون اگر شخصی که قرار است فیلم مرا مورد تحلیل قرار بدهد دوست من باشد حتماً با نگاهی آسانگیر کار مرا مورد بررسی قرار خواهد داد و نتیجه خوبی از کار در نخواهد آمد.» وی گفت: «البته در میان منتقدان هم افراد فهیم پیدا میشود اما من فیلم نمیسازم تا آنها را مقهور کار خودم کنم.»
فداییان در بخش دیگری از این نشست که تا پاسی از شب ادامه داشت گفت: «من مثل کفاشی هستم که وقتی کسی محصول تولید شده توسط او را به پا میکند و با آن راحت است خوشحال میشوم، لبخند میزنم و سر کار خودم برمیگردم.»
پنجمین جلسه از نمایش آثار مستند که در محل سینماتک قلهک برگزار میشود شامگاه چهارشنبه (دهم آبان) با نمایش فیلم اجاره نشینی از ابراهیم مختاری ادامه خواهد یافت.