مقدمه:
از آنجا که این جشن توسط اهالی سینما و متخصصین حرفههای سینمایی کار شناسی میشود این انتظار از جشن میرود که نتیجه اعلام شده آن با کارشناسی دقیق و اعتبار لازم کیفی همراه باشد.
در جشن خانه سینما جایزه نقدی نمیدهند. اما اعتبار تندیس شایستگی سینمای ایران به اندازهای هست که سینما گران برای دریافت آن رقابت کرده و دریافت آن در محافل سینمایی برایشان ارزشمند باشد.
تا اواسط دهه ۸۰ خورشیدی جشن خانه سینما به صورت مشترک برای همه رشتههای سینمایی به صورت یک جا برگزار میشد. اما پس از آن برگزاری مراسم پایانی جشن برای فیلمهای مستند و کوتاه داستانی و انیمیشن از مراسم فیلمهای داستانی بلند جدا شد. طولانی شدن مراسم یک از دلایل آن بود و از سوی دیگر هرکدام از رشتههای انیمیشن – فیلم مستند – فیلم داستانی دارای جوایز مختلفی بود که شایستگی و ظرفیت آن را داشت که به صورت مستقل برایش مراسمی برگزار شود.
از سوی دیگر در برگزاری مراسم همواره جوایز محدود فیلمهای مستند و کوتاه و انیمیشن به سرعت در ابتدای مراسم اهداء میشد و پس از آن به صورتی ناگفته جشن اصلی آغاز میشد و این رفتار موجب آزردگی اهالی مستند ساز و فیلم کوتاه و انیمیشن ساز را فراهم میکرد. پس تصمیم گرفتند مراسم را در چند شب و چند اختتامیه برگزار کنند. شاید هم کثرت شرکت کنندگان و کمبود جا برای مدعوین دلیل دیگر این کار بود. چون اگر مجموع شرکت کنندگان و عوامل فیلمها را کنار هم بگذاریم به تعدادی میرسیم که سالنهای متعارف موجود گنجایش لازم را برای پذیرایی مخاطبان نداشت.
از سال ۱۳۸۶ جشن مستند را مستقل برگزار کردند. قرار شد دبیر اجرایی جشن را یک سال در میان از میان دو صنف مرتبط مستند سازان و تهیه کنندگان سینمای مستند انتخاب کنند و کار مدیریت اجرایی به نوبت انجام شود.
برای تنظیم این متن با سعید رشتیان رئیس هیأت مدیره انجمن تهیه کنندگان سینمای مستند گفتگو کردم و در ادامه با دبیران اجرایی سالهای مختلف جهت آشنایی با مشکلات جشن به بحث و تبادل نظر پرداختم. حمید سهیلی – رامین حیدری فاروغی – مجید خالقی سروش از میان این دبیران طرف صحبت قرار گرفتند. طی دو جلسه با مجموعهای از دوستان هم صنفی دور هم جمع شدیم و در خصوص موضوع جشن گفتگو کردیم. این دوستان عبارت بودند از فرزاد توحیدی و حمید جعفری از هیأت مدیره و ناهید رضایی. پریسا عشقی. صادق جعفری. مونا زاهد. علیرضا دهقان. مینا کشاورز. حامد ذوالفقاری. آزاده سلیمیان. بهروز سلیمانی و مریم حق پناه. که از تک تک آنها سپاسگزارم.
امیدوارم این آسیب شناسی بتواند در بهبود شرایط نا خوشایند جشن مستند مؤثر باشد.
جداشدن مراسم و آغاز مشکل:
سال ۱۳۸۶ مشکل آغاز شد. جشن مستند به صورت مستقل برگزار شد البته تعداد تندیسهای آن هم بیشتر شد. شیوه داوری اولین مشکل بود. انتقادها شروع شد. بسیار از مستند سازها رأیها را منصفانه نمیدانستند. در سالهای بعد شیوه داوری را تا حدی تصحیح کردند اما مشکل به قوت خود باقی بود. همواره پس از اعلام نتایج عدهای معتقد بودند که در حق آنها ظلم شده و فیلمشان بی جهت انتخاب نشده است. در مرحله داوری هم وضع به همین منوال بود. تا اینکه در آخرین دوره جشن مستند همه ناراضی شدند. کسی که فیلمش انتخاب نشد ناراضی بود. کسی که فیلمش انتخاب شد ناراضی بود که چرا کاندید دریافت جایزه نشده و کسی که کاندید شده بود ناراحت بود که چرا برنده جایزه نشده و در نهایت بودند برندگانی که میگفتند حقشان بیشتر بوده و جایزه بیشتری میباید میگرفتند.
اما مشکل دیگری هم وجود داشت. نماینده انجمنها در امور اجرایی جشن یا همان دبیر اجرایی هیچ اختیاری نداشت و ندارد. در تمام امور دبیر اصلی جشن تصمیم میگیرد که منجر به ایجاد مشکل در مراحل مختلف جشن میشود.
در پایان با افرادی دلزده و خسته و دلخور مواجه هستیم که حق هم دارند و می گویند که چرا نمیتوان جشن سینمای مستند را درست مدیریت کرد؟ شایستگی سینمای مستند ما بیش از این حرفها است.
در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که بسیار خوب است که جشن مستند مستقل برگزار شود اما باید دبیر جشن مستند استقلال عمل در تصمیم گیریها داشته باشد. آیین نامه جشن را باید بازنویسی کرد. و ساختار آن به کلی باید عوض شود.
برگزاری جشن به صورت مستقل:
آیا جشن را باید به صورت مستقل برگزار کرد؟ جواب مثبت است. سینمای مستند تخصص خاص خود را دارد تعداد جوایز آن باید گسترش یابد. رشتههایی مثل گویندگی و گفتار متن شایسته دریافت تندیس هستند. فیلمبرداران متخصص سینمای مستند باید از سینمای داستانی متمایز باشند. تدوینگران مستند کاری فرای تدوین انجام میدهند و در واقع کارگردان دوم فیلم هستند. پس جشن نه فقط به خاطر جوایز بلکه به خاطر استقلال سینمای مستند ایران باید مستقل باشد. البته باحفظ نشان لیاقت سینمای ایران که جنبه ملی دارد و اعتبار آن نشانه وحدت اصناف سینمایی کشور است.
آیا جشن مستند کامل از جشن سینمای داستانی جدا شود؟
جواب این پرسش نیاز به برسی جوانب اجرایی جشن دارد. باید بدانیم که اگر تندیس خانه سینما را از دست بدهیم بعد آن، جایزه طراحی شده جشن مستقل اعتبار کافی و لازم را برای فیلمی که قرار است بهترین در سینمای مستند ایران باشد را دارد؟
آیا اعتبار لازم برای اجرای جشن مستقل را میتوانیم تأمین کنیم؟
آیا توان اجرایی لازم برای اجرای جشن را داریم؟ در نظر داشته باشید که نیاز است نیروهایی هر ساله با تجربه کافی جشن را برگزار کنند. نمیتوان بروی مستند سازانی که هر سال داوطلب اجرای کار میشوند حساب کرد. یک نفر امسال هست و سال بعد نیست. اگر بخواهیم هر سال نیروهای اجرایی را عوض کنیم دچار مشکل جدی میشویم. ما نیروهای کار کشته و متخصص لازم داریم.
البته در نظر داشته باشیم که اگر ما مستند سازان از جشن خانه سینما جدا شویم بعد از ما هیچ تضمینی وجود ندارد که کسان دیگری به صورت موازی جشن مستند خانه سینما را راه اندازی نکنند. با توجه به تجربههای چند سال اخیر این امر دور از ذهن نیست.
البته اختلافهای درون صنفی را هم اضافه کنید. این اختلافها وقتی زیر چتر واحد قدرتمندتری چون خانه سینما هستیم کمتر خودنمایی میکند. اما در زمان استقلال موجب بر هم خوردن کارها میشود
در نتیجه اول محاسبات دقیق انجام بدهیم و توانمان را بسنجیم و بعد جشن را جدا کنیم. و باز هم توجه شما را به این نکته مهم جلب میکنم که تندیس خانه سینما صاحب اعتبار ملی است و طی سالیان گذشته جایش را در جامعه هنری باز کرده از دست دادن آن نیاز به محاسبه دقیق دارد.
و نکته آخر اینکه استقلال جشن با توجه به فضای سیاسی کشور امکان ضربه پذیر شدن جشن رابالا میبرد. جشنوارههایی چون حقیقت دولتی هستند و پشتوانه وزارت ارشاد را دارند. تجربه نشان داده که جشنوارههای بدون پشتوانه دولتی شکننده و آسیب پذیر هستند. شاهد بودیم که جشن خانه سینما هم با توجه به وابستگیهایی که به وزارت ارشاد داشت چند سالی تعطیل شد.
آیا فقط اعضاء دو انجمن مستند سازان و تهیه کنندگان اجازه شرکت در جشن خانه سینما را داشته باشند؟
سال ۱۳۹۲ بود که با تغییر در آیین نامه امکان شرکت در جشن خانه سینما را محدود کردند. تنها اعضاء اصناف حق شرکت در جشن را داشتند. اصل این قانون از جشن فیلمهای داستانی آمده بود. در سالهای اخیر تعدادی فیلم داستانی ساخته میشد که مجوز ساخت ارشاد را نداشتند و سازندگان آن هم عضو خانه سینما نبودند. این فیلمها سعی میکردند بهواسطه شرکت در جشن مجوزهای لازم را برای مالکیت فیلم و صدور پروانه نمایش بهدست آورند. و چون بهواسطه اکران فیلمها میتوانستند عضو خانه سینما شوند مسیر پیش بینی شده برای تولید فیلم را دور میزدند. پس اصناف فیلم داستانی نسبت به این موضوع اعتراض کردند اما در ابتداء توجهی به اعتراضها نشد. دلیل اعتراض اصناف هم این بود که تنها کارگردان و تهیه کننده مجوز کار و فعالیت نمیگیرند بلکه سایر عوامل فیلم هم که غیر حرفهای هستند با این کار مجوز فعالیت دریافت میکنند. پس در نهایت داوران اصناف تصمیم گرفتند موقع نمایش این فیلمها سالن را ترک کنند و فیلمها را داوری نکنند. و اینجا بود که قانون عوض شد.فیلمهایی حق شرکت در جشن را دارد که سازندگان آثار عضو یکی از اصناف خانه سینما باشند.
اما فیلمهای مستند هم تابع این قانون شد. اکنون به دنیست از منظر مخالف و موافق به این قانون نگاه کنیم.
نظر موافق میگوید. این جشن متعلق به خانه سینما و اصناف آن است. هرکس قصد شرکت در آن را دارد باید عضو صنف باشد و به عنوان فردی حرفهای به صورت رسمی توسط اصناف مستند ساز شناخته شده باشد. این جشن میان اهالی حرفهای برگزار میشود. خانه سینما از افراد متخصص تشکیل شده و حضور افراد غیر حرفهای در آن جایی ندارد. افراد حرفهای خارج از صنف هم با این کار تشویق به عضویت صنفی میشوند و موجب تقویت اصناف میشوند. اگر هم حضور افراد واجد شرایط عضویت در اصناف در تنگنای زمانی قرار گرفت برای تصریح در عضویت آنها میتوان جلسات عضو گیری رابه صورت فوقالعاده برگزار کرد تا در مهلت قانونی برای دریافت آثار نسبت به عضویت فرد متقاضی اقدام صورت گیرد.
اما بپذیریم که جشن خانه سینما متعلق به اعضاء خانه سینما است.
نظر مخالف:
نظر مخالف محدودیت برای شرکت کنندگان در جشن خانه سینما میگوید که نام این جشن سینمای ایران است و نمیتوان هیچ محدودیتی برای شرکت کنندگانش گذاشت. هر مستند سازی در هر کجای ایران می -تواند فیلمش را شرکت دهد.
مخالفان معتقدند هستند افرادی که مستند خوبی ساختهاند اما هنوز شرایط عضویت در انجمنها را ندارند، به این واسطه از مطرح شدن فیلمشان در عرصه رقابتها محروم میشوند.
مخالفان ایجاد محدودیت را موجب مقابله با سینمای مستقل عنوان میکنند و این عمل را اشتباهی در مقابل رشد سینمای مستند ایران میدانند.
شایسته است در پایان به این نکته اشاره کنم که در صورتی که پذیرش فیلمها آزاد شود هر ساله با سیل متقاضیانی برای شرکت در جشن مواجه هستیم که فیلمهایشان فاقد ارزش جهت حضور در جشن مستند است و تنها وقت گروههای انتخاب جشن را میگیرد و دقت آنها را در انتخاب آثار پایین میآورد. تنها کمتر از ده درصد فیلمهایی که به صورت آزاد برسی میشوند شایسته حضور در جشن هستند.
برگزاری جشن با همراهی دو انجمن مستند سازان و تهیه کنندگان سینمای مستند:
دو انجمن مستند سازان و تهیه کنندگان سینمای مستند یک حرفه را نمایندگی میکنند. فارغ از آنکه روابط بین دو انجمن چگونه سازمان دهی شده است. می دانیم که شرایط مستند سازی در سالهای اخیر به گونهای بوده که مرز میان دو رشته کارگردانی و تهیه فیلم مخدوش شده است. و همین شرایط بر روابط بین تهیه کننده و کارگردان مستند تأثیر داشته.
اما با تمام این حرفها شایسته نیست که حتی بخواهیم فکر کنیم که جشن مستند را بهصورت جداگانه برای دو صنف مستند ساز و تهیه کننده برگزار کنیم. این کار به هر دلیلی جز افتراق و جدایی حاصلی ندارد و به زیان سینمای مستند ایران است. باید راه حلی برای اتحاد دو انجمن در برگزاری موفق جشن جستجو کرد.
شیوه داوری مشورتی توسط هیأت داوران یا شیوه آکادمی:
از همان اولین سال برگزاری جشن به صورت مستقل، داوری و انتخاب بحث اصلی این جشن بود که تا سال ۱۳۹۴ همچنان بدون راه حل ادامه یافته است.
شیوهای که اکنون در جشن مستند به کار گرفته میشود. تلفیقی از شیوه آکادمی و شیوه مشورتی است که نا مطلوب و نامطمئن عمل میکند. نتایج به دست آمده در خصوص فیلمها بعد از اعلام نتایج قابل نقد و اعتراض است. پانزده داور نامربوط به یکدیگر به مدت سه روز کنار هم جمع میشوند و با شتاب فیلمها را داوری میکنند. در هر جشنوارهای انتخاب و چینش داوران مهم است. اما وقتی هر صنفی داوران خود را معرفی میکند و بعد خانه سینما هم هفت داور دیگر را معرفی میکند با جمعی نا همگون مواجه هستیم که داوری آنها به دور از خطا نیست.
شایسته است روند داوری را با دقت برسی کنیم. هر سال ۴۰ فیلم کوتاه ومیان مدت و بلند انتخاب میشوند. فیلمها را به صورت یک جا بدون تفکیک زمانی نشان میدهند. پنج داور از انجمن مستند سازان و پنج داور از انجمن تهیه کنندگان و هفت داور از خانه سینما انتخاب میشوند. برخی از داورها چند سال است که به شکل دائم از خانه سینما میآیند. این داورها تخصص مستند ندارند. شناختی هم از مستند ندارند. مطمئن هستم در بحث فنی هم نمیتوانند از انتخاب خود به درستی دفاع کنند. اینها با این شکل داوری میکنند: از این فیلم خوشم آمد. و از آن فیلم خوشم نیامد. و سپس رأی میدهند. داورهای دو انجمن تخصصیتر عمل میکنند اما…یک مشکل اساسی پیش میآید. انجمنها از میان اعضای صاحب صلاحیت چند نفر را جستجو میکنند. با آنها تماس میگیرند عدهای از آنها میآیند و عدهای نمیآیند. برخی از افرادی که میآیند حاضر نیستند به موقع بر سر نمایشها حاضر شوند.فیلمها را نمیبینند. بدقولی میکنند و حالا در پایان مهلت نمایشها باید درباره فیلمهایی ندیده رأی بدهند. پس شروع میکنند بدون آنکه فیلمها را دیده باشند. جدول امتیازات را با نگاه به نظر سایرین تکمیل میکنند.(این اتفاق بارها و بارها افتاده و می افتد اما سندی برای اثباط آن نیست) از سوی دیگر این افراد انتخاب شدهاند و تغییر در حکم آنها یا جایگزین کردن فرد دیگری به جای آنها به شکها دامن می زند.
یک مشکل دیگر اینست که همه داوران توسط یک مدیریت انتخاب نمیشوند و صلاحیت آنها توسط سه نهاد تأیید میشود. پس هیأت داوری نا همگون میشوند. داوران رأی خود را میدهند و به صورت رسمی بحثی میان آنها به وجود نمیآید. این شکل داوری شبیه آکادمی علوم و هنرهای سینمایی در آمریکا است. اما از سوی دیگر روش داوری به صورت نمایش متمرکز و همراه هم شبیه داوریهای مرسوم در جشنوارههای ایرانی و اروپایی است و ما با یک داوری اشتباه مواجه هستیم. باید گفت که اولین کاری که باید انجام شود تغییر در روند انتخاب و داوری است.
شیوه انتخاب و داوری مشورتی:
شیوه انتخاب و داوری بهواسطه هیأت های پنج و هفت و نه نفره روشی رایج است. در تمام جشنوارههای داخلی آن را میبینیم. روش بی نقصی نیست اما رایج است. دبیر جشنواره تیم انتخاب و داوری را میچیند. همیشه هم بازندگان معترضند و برندگان دعا گو.
اما اگر بخواهیم با ترکیب جشن خانه سینما به داوری نگاه کنیم چه باید کرد؟ در نظر داشته باشیم که میخواهیم داوری بی نقصی ارائه بدهیم.
پیشنهاد اول:
هفت نماینده از انجمن مستند سازان و هفت نماینده از انجمن تهیه کنندگان توسط شورای سیاست گذاری جشن که بعد این درباره وظایفش توضیح خواهم داد انتخاب میشوند و تنها یک نفر از طرف خانه سینما برای رسیدن به عدد فرد وارد داوری میشود. داوران با مشورت دو انجمن انتخاب میشوند. شرایط و امتیازهایی که باعث انتخاب داوران میشود در بخش شیوه انتخاب داوران و هیأت انتخاب برسی میشود.
در مرحله بعد همه داوران رشتههای مختلف را کارشناسی میکنند. و با شیوه بحث و گفتگو در خصوص تک تک آثار و رأی دادن برای تک تک آنها نتیجه نهایی استخراج میشود.
پیشنهاد دوم:
از آنجا که فیلمها در سالن و برای همه داوران تنها یک بار نشان داده میشوند انتخاب بهترینها در رشتههای مختلف عاری از خطا نیست. تصور کنید یک داور که شغلش مستند سازی ویا نقد فیلم است قرار است فیلمی را ببیند و درباره تهیه و کارگردانی و تصویر و تدوین و پژوهش و صدای فیلم قضاوت کند آنهم با یک بار دیدن فیلم. آیا میتواند به درستی قضاوت کند؟
پس پیشنهاد میکنم داوران از هم تفکیک شوند. برای هر رشته سه داور به قضاوت بشینند. تهیه کنندگی سه نفر. کارگردانی سه نفر. تحقیق سه نفر. فیلمبرداری سه نفر. تدوین سه نفر. صدا هم سه نفر. در جمع هجده داور که با همراهی نماینده خانه سینما نوزده نفر میشوند. در این شکل با یک بار پخش فیلم داورهای هر تخصصی با نگاه به حرفهای که نمایندگیاش میکنند فیلم را داوری میکنند.
شیوه آکادمی:
شیوه آکادمی دقیقترین شکل داوری و از نظر اجراء سختترین نوع داوری است. این شیوه روش متداول در آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا است. در این شیوه بر عکس روند داوری مشورتی ابتدا فیلم را تماشاگران میبینند. و داوران که عضو آکادمی هستند همراه تماشاگران فیلم را میبینند. این روند یک سال طول میکشد. شرط داوری فیلمها اکران آنها است. فیلمها به دو گروه مستند کوتاه و مستند بلند تقسیم میشوند. معیار زمان ۴۰ دقیقه است. زیر ۴۰ دقیقه فیلم کوتاه به حساب میآید. و بالای ۴۰ دقیقه فیلم بلند محسوب میشود. اعضای آکادمی متعدد هستند. از همه تخصصها در میان آنها حضور دارند. در پایان امتیازها جمع بندی میشود و بالاترین رأی برنده اسکار است.
اما در ایران چگونه میتوان این الگو را اجراء کرد؟ میدانیم که در ایران امکان پخش برای همه فیلمهای مستند ساخته شده و جود ندارد. اما جشنوارهها و گروه هنر و تجربه و نمایشهای مرتب هفتگی برای فیلمها وجود دارد. میتوان با ایجاد یک ستاد هماهنگی و برنامه ریزی فیلمهای داوطلب برای شرکت در جشن را نمایش داد. میتوان تنها به فیلمهایی اجازه حضور داد که در جشنوارهها نمایش داشته اندو یا در جلسههای نمایش نشان داده شدهاند. در صورتی که بخواهیم برای همه فرصت برابر برای دیده شدن ایجاد کنیم میتوان یک دوره نمایش در پایان سال برای فیلمهای متقاضی برگزار کرد.
توجه داشته باشید که برای اجرایی کردن این کار یکسال باید برگزاری جشن را به تعویق انداخت. نتیجه داوری فیلمها در هر سال به سال بعد موکول میشود. فیلمهای ساخته شده و به نمایش در آمده از اول فروردین ۱۳۹۵ تا پایان اسفند ۱۳۹۵ در سه ماهه اول سال ۱۳۹۶ داوری میشوند و به همین ترتیب تقویم جشن به پیش میرود.
داوران آکادمی باید از همه تخصصها باشند منتقدان و فیلمسازان و نیروهای فنی و تخصصی میتوانند در بین اعضای آکادمی حضور داشته باشند. اعضاء آکادمی عوض نمیشوند بلکه به تعداد آنها اضافه میشود. این افراد تابع شرایط مشخصی امتیاز بندی شده و به جمع داوران آکادمی اضافه میشوند.
فیلمها در طی سال بهواسطه زمان ساخت و آماده شدن فیلم میتوانند در نمایشها شرکت کنند. محدودیت زمانی برای ارائه فیلمها نیست اما فیلمهایی داوری میشوند که در نمایشهای مشخص شده توسط آکادمی حضور داشته باشند.
در پایان باز هم خاطر نشان میکنم که این شیوه داوری نیاز به یک نظام و مدیریت دقیق برای نمایش فیلمها و جمع آوری و جمع بندی آرای داوران دارد. در غیر این صورت با شکست مواجه میشود.
شورای سیاست گذاری جشن:
جشن مستند به هر شکلی که برگزار شود باید یک شورای سیاست گزاری دائمی داشته باشد که انتخاب آنها و زمان مأموریت آنها به عهده هیأت مدیره ها است.
این شورای سیاست گذاری بر مبنای آیین نامهای که باز نویسی میشود و در آن اختیارات شورا و دبیر جشن مشخص شده است. در خصوص مسائل و موضوعهای جشن تصمیم گیری میکند. تعداد فیلمها و داوران و مشورت با افراد متخصص همچنین برسی شرایط اجرایی جشن از دیگر وظایف این شورا است.
هرسال جشن با وقایع پیش بینی نشده مواجه میشود. شورای سیاست گذاری میتواند برای این وقایع پیش بینی نشده راهکار ارائه دهد و با جلسههایی که در طی سال برگزار میشود در یکسان سازی سیاستهای دو انجمن در قبال جشن مؤثر باشد.
تعداد و ترکیب شورا با توافق دو انجمن مشخص میشود. آیین نامه شورا بخشی از آیین نامه جشن مستند است و تصمیمات شورا به منزله تصمیمات دو انجمن در قبال جشن محسوب میشود.
دبیرخانه دائمی:
جشن نیاز به دبیر خانه دائمی دارد. هر سال کار دریافت فیلمها و گروه بندی آنها و دیگر کارهای اجرایی جشن با اضطراب انجام میشود. دبیر خانه جشن مستند میباید در طول سال کارهایش را به انجام برساند. همچنین دبیر خانه جشن مستند شایسته است مستقل باشد.
در طی چند سال اخیر شاهد بودیم که چند فیلم با زیر پا گذاشتن مقررات جشن وارد عرصه رقابت شدهاند و به این واسطه حق دیگر فیلمهایی که میتوانستند به حق جای آن فیلمها قرار بگیرند گرفته شده است.
در چنین شرایطی شایسته است یک دبیر خانه مسلط به اوضاع بر ثبت فیلمها و همچنین ورود فیلمهای انتخاب شده به داوری نظارت داشته باشد. همچنین شمارش آراء تحت نظارت دبیر جشن و ناظران از کارهای مهم دبیر خانه است.
از دیگر کارهای دبیر خانه ثبت زمان دقیق فیلمها است. زمان فیلمها در سرنوشت داوری آنها مؤثر است. رقابت در بخش فیلم کوتاه به مراتب سادهتر از رقابت در بخش نیمه بلند و بلند است.
تفسیم بندی دقیق فیلمها مطابق اساس نامه کاری سخت و دقیق است. آنهم در شرایطی که کار دبیر خانه در تنگنای زمانی فشرده و سخت است.
تفکیک فیلمها:
فیلمهای جشن خانه در بخش مستند به سه دسته تقسیم میشود. تا زمان ۲۶ دقیقه کوتاه تا زمان ۵۲ دقیقه نیمه بلند و بالاتر از ۵۲ دقیقه بلند. فارق از این که این تقسیم بندی با چه استانداردی انجام میشود قالبهای زمانی مشخص شده هرکدام تندیس شایستگی سینمای ایران در زمینه کارگردانی و تهیه کنندگی را به خود اختصاص میدهد. اما مشکل اینجاست که فیلمها به صورت تفکیک شده دریافت میشوند. اما بدون توجه به زمان انتخاب و داوری میشوند و با توجه به زمان جایزه میگیرند. برای آنکه مشکل مشخص شود چند مورد را مثال میزنم.
در نظر داشته باشید که ۳۵ فیلم برای داوری انتخاب شده است. تنها ۵ فیلم کوتاه داریم ۱۰ فیلم بلند و ۱۵ فیلم میان مدت. شانس برنده شدن در بخش کوتاه یک به پنج و در میان مدت یک به پانزده و در بلند یک به ده است. داوران بدون توجه به زمان فیلم داوری را آغاز میکنند. به شکل متداول فیلمهای کوتاه کمتر امتیاز میگیرد اما فیلمهای بلند امتیاز بیشتر میگیرد. داوری بدون توجه به زمان و فقط در مقایسه بین فیلمها انجام میشود. فیلم بلند با فیلم کوتاه مقایسه میشود و امتیاز بالاتر میگیرد. بعد داوری دبیر خانه فیلمها را تفکیک میکند و امتیازها را جمع میزند. حاصل این است یک فیلم کوتاه با ۴۰ امتیاز تندیس شایستگی را میگیرد. یک فیلم مستند همان تندیس را با هفتاد امتیاز میگیرد.
اینجا باید گفت که به کل این رقابت باطل است چون مسابقه دهندگان در شرایط مساوی قرار نمیگیرند. اگر سه بخش زمانی داریم باید به صورت تفکیک شده قضاوت شوند. فیلمهای کوتاه جداگانه نمایش داده شوند و داوران بدانند از میان پنج فیلم باید به یکی از آنها جایزه بدهند و آن پنج فیلم را باهم مقایسه کنندو اگر هر پنج فیلم شایسته دریافت جایزه نیستند تعارف را کنار بگذارند و اعلام کنند در این بخش هیچ فیلمی شایسته دریافت تندیس شایستگی سینمای ایران تشخیص داده نشد.
در ادامه توضیح داده میشود که بهتر است هیأت انتخاب و داوری هر بخش جداشوند و با این کار هم در زمان صرفه جویی شود و هم کیفیت کار و دقت داوری بالاتر رود.
شیوه انتخاب داوران و هیأت انتخاب:
هر سال برای هیأت انتخاب و داوری کسانی به دبیر خانه معرفی میشوند.
بیایم نگاهی به انتخاب اعضاء هیأت انتخاب و داوری بیندازیم. اول اینکه برای حضور در هیأت داوری و انتخاب هیچ هزینهای پرداخت نمیشود و افراد باید به رایگان این کار را انجام دهند. برای انتخاب باید ۱۵ تا ۲۰ روز فیلم ببینند. پس افراد حرفهای سختتر تن به کار میدهند. آنها در طول سال فیلمها را میبینند. داوری بعد از سالیان دور دیگر برایشان اعتبار نیست. این آنها هستند که به جشن اعتبار میدهند و نه اینکه جشن به آنها اعتبار بدهد. اکنون هیأت مدیره به سمت افرادی میرود که تجربه کمتر دارند و…
اما چه باید کرد؟
به نظر میرسد امتیاز بندی و درجه بندی آدمها راه مناسبی است که در بین رقابتها کار آمد است. نمیگویم که راه حل است و نمیگویم که با امتیاز بندی همه چیز درست میشود. می گویم با امتیاز بندی آدمها وضع بهتر میشود.
میزان سوابق در مستند سازی و سابقه و قدمت حضور در انجمن. میزان سواد حرفهای. کار تئوری و ساخت فیلم. برندههای سالهای گذشته در جشن. افراد باتجربه و…نکاتی است که میتواند در انتخاب افراد برای حضور در جمع داوری و انتخاب مؤثر باشد.
اما مطمئن باشید انتخاب افراد کم تجربه و اعتماد به آنها حمایت از جوانان نیست. نتیجه قضاوتی غیر فنی و نادرست است که با خود هرج و مرج به همراه دارد.
درپایان باید در نظر داشت که جمع انتخاب شده شایسته است از تخصصهای مختلف باشد. منتقد و فیلم بین و همینطور کارگردان و محقق و نویسنده و کسانی که در زمینههای تخصصی فیلم میسازند مثل فیلمسازان حیات وحش یا فیلمسازان اجتماعی و پرتره کسانی هستند که در بالا بردن کیفیت انتخاب داوری نقش خواهند داشت و همراهیشان با جشن مفید خواهد بود.
جدا سازی هیأت های انتخاب و داوری برای فیلمهای کوتاه و میان مدت و بلند:
جشن خانه سینما در سه گروه فیلمهای مستند بلند مدت (بیش از ۵۲ دقیقه) فیلمهای مستند میان مدت (از ۲۶ تا ۵۲ دقیقه) و فیلمهای مستند کوتاه مدت (تا ۲۶ دقیقه) برگزار میشود.
در همین ابتدا بگویم که بسیاری از فیلمها بنا به اشتباه دبیر خانه در بخش خود قرار نمیگیرند و قضاوت میشوند. بعضی از این فیلمها جایزه هم گرفتهاند. به دلیل اینکه فیلمها همراه هم قضاوت میشوند معیار داوری در قضاوت فیلمها متغیر نیست اما همانگونه که پیش از این گفتم بعد قضاوت معیار دریافت جایزه متغیر میشود.(این مسئله یکی از مهمترین اشکالهای جشن خانه سینما در بخش فیلم مستند است و پیش از هر کاری این بخش باید اصلاح شود.)
برای این کار سه هیأت انتخاب سه یا پنج نفره و سه هیأت داوری پنج تا هفت نفره نیاز است. با این وضعیت هم تعداد نفر بیشتر درگیر داوری میشوند و جمع گستردهتر بروی فیلمها نظر میدهد و هم دقت و تمرکز داوری بالاتر میرود.
همینجا میتوان فیلمها را سهمیه بندی کرد. به این مفهوم که بدانیم ۲۰ یا ۲۵ درصد فیلمها بنا به تعداد فیلمهای رسیده در هر بخش وارد رقابت میشوند.
به عنوان مثال ۱۰۰ فیلم میان مدت ارسال شده پس اگر قرار باشد ۲۰ درصد وارد جشن شوند هیأت انتخاب از میان آنها ۲۰ فیلم را انتخاب میکنند.
اما تنها ۲۵ فیلم کوتاه داریم پس باید تنها ۵ فیلم انتخاب شود.
هنگام داوری برای فیلمهای کوتاه نمیتوان ۵ فیلم انتخاب شده را نامزد دریافت جایزه کرد. شاید یک راه این باشد که در این بخش هیچ جایزهای داده نشود یا اینکه با حضور یک فیلم درخشان تنها به دادن دیپلم افتخار یا جایزه ویژه هیأت داوران بسنده کرد.
در واقع این بخش جشن نقطه کوری است که بیشترین مشکل را پدید میآورد اما از نظرها پنهان است. در خصوص زمان فیلمها هم باید نظارت دقیق بر روی زمان فیلمها صورت گیرد.
در خصوص شیوه نمایش فیلمها هم میشود راهکارهایی طراحی کرد که با حضور هیأت های نظارت فیلمها در سه گروه بازبینی و داوری شوند.
اختیارات دبیر جشن یا دبیر اجرایی:
قبل از هر چیز باید گفت هر کس که با شرایط موجود آیین نامه مسئولیت دبیر اجرایی جشن مستند را بپذیرد رفتاری انتحاری انجام داده است.
حدود اختیارات دبیر اجرایی صفر است. اما همواره سپر پاسخگویی قرار میگیرد. مستند سازان دائم از او انتظار دارند که به رفع نواقص بپردازد و بر حسن انجام جشن نظارت کند. اما نمیدانند که دبیر اجرایی فاقد اختیار لازم جهت انجام امور جشن است. از سوی دیگر خانه سینما هم از انجام رفتارها زشت و توهین آمیز به شکلهای مختلف نسبت به دبیر اجرایی فرو گذار نیست. در پایان دو ماهی که کار دبیر اجرایی تمام میشود هیچ دستمزدی دریافت نمیکند. جز حرص خوردن و سکوت به خاطر مصلحت جشن و برگزار شدنش نمیتواند کاری انجام بدهد.
با این وصف باید حدود اختیارات دبیر در جشن مشخص شود.
اول نظارت دقیق بر عملکرد دبیر خانه.
دوم برسی فیلمهای ارسالی و مطابقت آنها با شرایط شرکت فیلمها که در آیین نامه نوشته شده است
سوم در اختیار داشتن بودجه مشخص برای اجرای جشن.
چهارم امکان مدیریت زمان برای انتخاب فیلمها و داوری فیلمها.
پنجم امکان حسن نظارت بر روند انتخاب و داوری فیلمها.
ششم نظارت و شمارش آرا و باز شماری آرا با مدیریت دبیر بخش مستند انجام شود.
هفتم امکان خبر رسانی و انتشار اسامی پذیرفته شدگان و نامزدها در رسانهها.
*** دبیر جشن مستند باید نیروهایی تحت اختیار داشته باشد که از او دستور میگیرند و نه نیروهایی که تحت اختیار او هستند اما از دبیر جشن خانه سینما دستور میگیرند.
نمایش:
نمایش فیلم مستند در جشن خانه سینما موضوعی فراموش شده است. مشکل اینجاست که این جشن نمایش ندارد. فیلمهای سینمایی یک سال گذشته در سینماها اکران شده و فقط برای داوری نشان داده میشود. اما هیچ ارتباطی بین فیلمهای مستند و مخاطب در جشن خانه سینما شکل نمیگیرد. این یک مشکل اساسی است که با نمایش فیلمها در هفته نمایش فیلمهای جشن حل نمیشود. اما در همان نمایشهای محدود هم بیشتر وابستگان و دوستان و آشنایان و همکاران فیلمساز هستند که حاضر میشوند. و نه مخاطب فیلم مستند. از این منظر نسبت به ارتباط مردمی که هدف جشن خانه سینما است بی اعتنایی شده. باید راهی جستجو کرد تا عموم مردم از مستندهای جشن بتوانند استفاده کنند.
سخن آخر:
آقایان آرد زند و محسن رمضان زاده در نوشتههایی جدا گانه نسبت به جشن انتقادهایی نوشته و پیشنهادهایی دادهاند که اکنون (اردیبهشت ۱۳۹۵) در سایت انجمن مستند سازان قابل دسترسی است.
آقای زند پیشنهاد غیر رقابتی شدن جشن را داشتند و نمایش فیلمها برای عموم به دور از هر رقابتی تا به شکل واقعی مفهوم جشن در این رویداد موضوعیت پیدا کند. و از سوی دیگر اگر رقابتی هست همه شرکت کنندگان هم بتوانند در داوری شرکت کنند و نسبت به فیلمهای یکدیگر نظر بدهند.
محسن رمضان زاده در خصوص داوری و نا همگون بودن داوری مطلب نوشته بود که به نوعی در متن به آن اشاره شده است.
اما محسن عبدالوهاب چند سال پیش در خصوص جشن اشاره کرد که جشن باید گسترده شود. فضای محدود انجمنها و چند داوری که قضاوت میکنند شکل آزمایشگاهی دارد و ارتباطی بین بدنه جشن و مخاطب برقرار نمیشود. مهمترین نکته تلاش برای نمایش عمومی و پیدا کردن مخاطبان فیلم مستند است.
اردیبهشت ۱۳۹۵