فیلمساز همراه با دوستانش که به ساخت و تجهیز کتابخانه در مناطق محروم کمک میکنند به چابهار در جنوب شرقی ایران و نزدیک به مرز پاکستان میرود. در آنجا با عبدالحکیم بهار آشنا میشود. مردی روستایی که در خانه خودش برای بچههای روستا کتابخانهای درست کرده. ارتباط و دوستی آنها ادامه پیدا میکند. مدتی بعد بهار از او میخواهد به روستا برود و برای بچههای کتابخانه ورکشاپ فیلمسازی بگذارد. بهانهای که سبب میشود فیلمساز داستانهای بهار و بچههای کتابخانه را ثبت کند.
خانۀ بهار