در تازهترین جلسه از نمایشهای برنامه مشترک انجمن مستندسازان و سینماتک قلهک، یکشنبه ۳۰ مهر ماه، فیلم «گفت و گو در مه» به کارگردانی محمدرضا مقدسیان به نمایش درآمد و سپس نشست گفتوگو با این مستندساز پرسابقه برگزار شد. مقدسیان ضمن ابراز خوشحالی از همکاری انجمن مستندسازان سینمای ایران با پردیس سینمایی قلهک گفت: «در شرایطی که به دلیل تعطیلی خانه سینما نمایش آثار مستند متوقف شده بود برگزاری جلسات مشترک با دستاندرکاران سینماتک قلهک میتواند جای خالی ارتباط میان مخاطبان و دستاندرکاران سینمای مستند را تا حد زیادی پر کند.»
رییس انجمن مستندسازان سینمای ایران، پیدا کردن خط داستانی در دل موضوعهای واقعی را از جمله علایق خود در زمینه مستندسازی برشمرد و گفت: «پیدا کردن داستان باعث میشود من به عنوان فیلمساز، مسیر حرکت فیلم را گم نکنم؛ و تحقیق بیشتر برای دست یافتن به جزییات داستان باعث میشود موضوع فیلم، غنیتر، و طبعاً جذابتر شود.» مقدسیان وادی سینما را پر از آزمون و خطا دانست و افزود: «فیلمساز مستند، تنها در تجربه ملموس و عینی با وقایع اطراف خود میتواند به عمق سوژه راه پیدا کند؛ نه با گوشهنشینی و خیالپردازی.» وی گفت: «روایت داستان و پرداخت موضوع نیازمند تکنیکهای خاصی است که فیلمساز میتواند به مرور زمان و با تحقیق و ممارست به آن دست پیدا کند. به همین دلیل تعبیر «فیلمساز غریزی» را درک نمیکنم چون دریافت این تکنیکها اکتسابی است؛ نه غریزی.»
بازسازی واقعیت در فیلم
وی با اشاره به اینکه مستند «گفتوگو در مه» به شیوه بازسازی واقعیت ساخته شده گفت: «تمام این فیلم بازسازی است و شخصیتهایی که در آن حضور دارند بر اساس شرایط خاصی که در آن قرار گرفتهاند واکنش نشان دادهاند. اگر چنین شرایطی به وجود نمیآمد محال بود در وضعیت عادی بتوان این واکنشها را ضبط کرد.» مقدسیان معتقد بود یکی از شگردهایی که به پرورش شخصیتهای این مستند و جذابتر شدن روایت آن کمک کرده نوشته شدن نامهای است که مشکل ارتباط میان آدمهای روستا را به وضوح نمایان کرده: «هسته اصلی داستان این فیلم برای به حرکت درآمدن نیازمند یک موتور قدرتمند بود و نگارش یک نامه میتوانست در شروع و ایجاد چنین جریانی موثر باشد.»
مقدسیان افزود: «من از چند سال پیش از ساخته شدن «گفتوگو در مه» در منطقهی رودبار شهرستان رفت و آمد میکردم و برای ساختن این مستند یک فیلمنامه مفصل و بسیار دقیق نوشته بودم که در آن حتی به دیالوگهای احتمالی شخصیتها هم اشاره شده بود.» وی با تشریح تجربه شخصی خود در این زمینه گفت: «برای من و برای نزدیک شدن به موضوع، تمام تحقیقات تا پیش از شروع تصویربرداری به پایان میرسد. زمانی که مرحله اصلی تولید آغاز میشود فیلمنامه را کنار میگذارم تا دستم برای یاری رساندن به سایر عوامل باز باشد.»
مقدسیان اضافه کرد: «یکی از علایق من در هنگام ساخت فیلم، کمک به تصویربردار، صدابردار و سایر عوامل فنی است و اگر فیلمنامه، برگه دکوپاژ و چیزهایی نظیر این مانعم باشد نمیتوانم به صورت دقیق با سوژه و حواشی ماجرا ارتباط برقرار کنم.» وی همچنین درباره «ویژگیهای صنعت دیجیتال» و تاثیر آن بر سینمای مستند گفت: «ظهور دیجیتال در کشور ما از ابتدا با مخالفتها و دیدگاههای بازدارنده متعددی همراه بود اما واقعیت این است که اگر قرار بود امروز هم فیلمسازها مثل دیروز از امکانات ثبت تصویر روی نگاتیو استفاده کنند بسیاری از فیلمها اصلاً ساخته نمیشد.
تصور کنید فیلمبردار به دلیل حجم محدود کاست نگاتیو (در دوربین) مجبور میشد هر چند دقیقه یکبار صحنه را قطع کند. در چنین شرایطی حس لحظهها کاملاً از بین میرفت!» مقدسیان «پرداختن به تقابل سنت و مدرنیته» را یکی از دغدغههای ذهنی خود در ساخت «گفتوگو در مه» برشمرد و افزود: «سالهاست که تقابل و رویارویی این دو نیرو ذهن مرا به خود مشغول کرده. در واقع هر وقت به سوژهیی فکر میکنم از این زاویه به آن نگاه میکنم.»
وی گفت: «یکی از دشوارترین وظایف یک مستندساز، پیدا کردن راهی برای نفوذ به قلب سوژه است و من در هنگام ساخته شدن «گفتوگو در مه» تمام تلاشم را کردم تا با شخصیتهای اصلی فیلم، ارتباط دوستانه، صمیمی و خوبی پیدا کنم.» مقدسیان گفت: «حاج کمال که اصلیترین شخصیت این فیلم به حساب میآید بسیار باهوش، بیپروا و صریح بود و به دلیل قدرت و امکاناتی که داشت، از نفوذ گستردهای در میان مردم روستا برخوردار بود. او همانقدر که جذاب و دوستداشتنی به نظر میرسید میتوانست ترسناک و تهدیدگر هم باشد. به نظر من، خود این نکته یکی از اصلیترین جذابیتهای این فیلم به حساب میآید.»
مقدسیان با اشاره به سکانس پایانی فیلم خود که از ناموفق بودن رایزنیها برای برگزاری جلسات شورای روستا حکایت میکند افزود: «آذر که تنها عضو مونث در شورای محل وقوع این داستان به حساب میآید هنوز و پس از گذشت سالهایی که از تولید این مستند میگذرد نتوانسته جایگاه مطلوب خود را پیدا کند. جالب این که در سالهای اخیر، همسر ایشان هم به عضویت شورای روستا درآمده است. در حقیقت در فضای مردسالارانهی حاکم، او اینبار باید با دیدگاههای سنتی دو نفر مقابله کند: همسرش و حاج کمال!» این مستندساز پرسابقه با اشاره به دشواریهای تولید فیلم خود گفت: «گروه سازنده این مستند برای ضبط صحنههای مورد نیاز، حدود یک ماه در روستای مورد نظر مستقر شده بودند اما ضبط صحنههای مورد نظر، تنها کمتر از یک هفته زمان برد. فرصت محدود و فشردهای که شامل انتظار و تحمل عوامل تولید برای رسیدن به مناسبترین زمان و بهترین لحظهها بود.» مقدسیان در پایان سخنان خود اظهار امیدواری کرد جلسات نمایش آثار مستند در سینماتک قلهک تداوم داشته باشد و بتواند بخشی از نیازهای علاقهمندان و مخاطبان این سینما را برآورده کند.