“دفترچۀ سیاست ها”ی ما کجاست؟
دفترچۀ سیاستهای سینمایی “معاونت سینمایی وزارت ارشاد” منتشر شده و از سوی هیئت مدیرۀ انجمن کارگروهی مأمور بررسی بخش مستند این دفترچه شده اند.
حدود شش ماه پیش هم خواست های سینمای مستند انجمن از دولت جدید در ۹ عنوان منتشر شد. در این نوشته وارد بحث در بارۀ کم وکیف و محتوای مباحث این کارگروه و آن خواست ها نمی شوم و تمرکزم بر نحوۀ پیگیری این فعالیتها و نتایج آنهاست.
سؤال روشن ترم این است:
انجمن از انجام این برخوردها چه انتظاری داشته و دارد و تاکنون چه حاصلی از این برخوردها نصیب انجمن شده است؟
سؤالم حتی از این هم خاص تر است: بعد از بیش از ۱۶ سال فعالیت، انجمن ارزیابی روشنی از کاری که مدام سرگرم آن است و نتیجه و حاصل آن دارد یا نه؟
اگر دارد، کی و کجا انجام و منتشر شده و اگر ندارد، چگونه و به چه منظور و با چه چشماندازی این کار را دنبال میکند؟
در سالهای ۱۳۷۸ یا ۱۳۷۹ – دو سه سال پس از تأسیس انجمن – آقای آقابابا مدیر مرکز گسترش سینمای مستند بود و چند نفر از هیئت مدیره و اعضای انجمن در مرکز گسترش جمع شدند و دفترچۀ سیاستهای سینمای مستند را برای آنجا نوشتند و ارائه کردند. دفترچه که آماده شد آقابابا رفت و در مدیریت بعدی هم این دفترچه به کاری نیامد و یادم هم نیست که از سوی انجمن پیگیری ای شد یا نه.
در این ۱۶ سال فعالیت انجمن، وضعیت ما در برابر سیاستهای نوشته و نانوشتۀ معاونت سینمایی و مرکز گسترش، از آن شروعی که وصف شد جلوتر آمده؟ کی و کجا از “ها”یی که از ما برآمد، “هو” یی جواب گرفتیم؟ و اگر رابطه چنین بوده و قدمی از آنسو برای دوسویه کردن رابطه برداشته نمی شود (نه فقط برای دیدار، بلکه برای توجه و پاسخگویی)، تداوم اینچنینی رابطه چه تعریف و کاربردی دارد؟
معتقدم علت بی توجهی آنسو به خواستها و نظرات ما “بیزور” بودن ماست. زور ما در کجاست؟ چگونه می توانیم بی توجهی و جواب ندادن به خواست و برخوردمان را برای آنسو خرج آفرین و مسئله زا کنیم و او را به پاسخ واداریم؟ این، سؤالی است عمومی تر و در پهنه های وسیعتر از حد این رابطه که اگر جواب برایش داشته باشیم و زورمان را بشناسیم، در چنین مواردی برای دریافت توجه و جواب به کارش میگیریم و به نتیجه ای راه پیدا می کنیم. واقعا زور انجمن چیست و در کجاست؟
در همین مقولۀ خاص، یک زور ما میتواند این باشد که به جای واکنش نشان دادن و سیبل کردن دائم سیاستهای معاونت سینمایی و مرکز گسترش در دوره هایی خاص و مقطعی، کنش داشته باشیم و خودمان – نه فقط هم انجمن ما – با تجمیع و یاری صاحبان نظر و پیشنهاد در سینمای مستند، کاری کارستان برای تدوین دفترچۀ سیاستهای سینمای مستند از نگاه اهالی این سینما انجام دهیم و هر پنج سال یکبار چنین دفترچه ای را به روز کنیم و اینچنین، دفترچۀ خود را گرانیکای شکل گیری دفترچۀ سیاستهای ارشاد در دوره های مختلف مدیریتی اش سازیم؛ نه اینکه ابراز و ارائۀ خواستها و نظراتمان را وصل و وابسته کنیم به مقاطع تغییر دولتها و مدیریتها و سیاستها و کارهای آنها.
البته برای انجام اینکار یک سؤال صنفی پیش رویمان قرار میگیرد:
انجمن ما انجمن کارگردانهای سینمای مستند است یا انجمن همۀ اهالی سینمای مستند؟
پیگیری مسائل کلان سینمای مستند و ارائۀ نقد و نظر دائم دربارۀ آنها – که مسائلی مبتلابه کل سینمای مستند است – وظیفه و مسئولیت یک انجمن صنفی خاص است؟
اصلا تدوین دفترچۀ سیاستهای سینمای مستند با نگاه اهالی این سینما، کار انجمن های صنفی است یا باید در جایی و فضایی دور از ملاحظات و محدودیت های انجمن های صنفی شکل گیرد و به عمل آید و انجمن ها نهایتا میتوانند حامی چنین فعالیتی باشند؟ آن جای دیگر کجاست و کسانی که باید دست به چنین کاری بزنند، کیانند؟
این اما و سؤال البته اهمیت وجود چنین کمبودی را در انجمن ما منتفی نمیکند. اگر انجمن معتقد است که در سینمای مستند، محل و فضای اصلی توجه و پیگیری مسائل سینمای مستند است، برای رفع این نقصان چه ایده ای دارد و چه حرکتی در پیش دارد یا میخواهد برانگیزاند؟
آنچه مطرح شد تنها برای ورود به این وضعیت و این مبحث است و حرف و نظر در بارۀ جوانب و جزییات آن بسیار دارم که امیدوارم در فضای انکشاف این بحث از سوی صاحبان نظر و علاقه مندان آن، جای طرحشان را پیدا کنم.