نیاز به ثبت انجمن مستندسازان از بدو تأسیس آن وجود داشته و چیزی نبود که با خواسته هیئتمدیره خانه سینما به وجود بیاید و اجرا شود. این خواسته در طول بیست سال گذشته با شدت و ضعف در وزارتخانههای مختلف دنبال شد تا آنکه در سال ۱۳۸۶ به وزارت کار رسید و جلساتی هم با کارشناسان آن برگزار شد؛ اما نگرانی از سرنوشت انجمن مستندسازان و ماندن یا نماند در خانه سینما و موانع اجرای دیگر مانع ثبت در آن سال شد. تا آنکه سال ۱۳۹۲ بعد از بازگشایی خانه سینما و در همکاری بین وزارت ارشاد و وزارت کار شرایط ثبت انجمنهای خانه سینما در اداره کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی استان تهران فراهم شد؛ و ثبت انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند استان تهران با اساسنامهای جداگانه توسط هیئت مؤسس پیگیری و در ۱۵ شهریور ۱۳۹۵ دومین مجمع تأسیس آن با حضور ۵۴ کارگردان مستندساز و نماینده اداره کار به حدنصاب رسید. اساسنامه آن تصویب و هیئتمدیره انتخاب شد. از آن تاریخ انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینما مستند استان تهران رسمیت یافت هرچند انجام باقیمانده مراحل ثبت ادامه دارد.
میرسیم به انجمن مستندسازان و سرنوشت آن در کنار انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند و تصمیم به نظرسنجی هیئتمدیره انجمن مستندسازان.
من مخالف نظرسنجی و مطرحشدن ادغام یا انحلال دو انجمن در زمان حال بودم و هستم. این نظرسنجی نیاز به پیشزمینه و مطالعه بیشتر اعضاء انجمن مستندسازان در قوانین کار و اهمیت و جایگاه انجمن صنفی در مشاغل مختلف دارد؛ و امیدوارم این نظرسنجی به تقابل بین دو انجمن ختم نشود.
و در حال حاضر مخالف ادغام دو انجمن و یا به تعبیری انحلال انجمن مستندسازان و جایگزین شدن انجمن صنفی در خانه سینما هستم.
توجه به این نکات در این تصمیم برایم مهم بود :
۱. جدای از صنوف مرتبط با سینمای اکران مانند تدوین، فیلمنامه، فیلمبرداران … انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند، انجمن صنفی فیلم کوتاه و انجمن صنفی انیمیشن به ثبت رسیده و انجمن صنفی تهیهکنندگان سینمای مستند در حال طی مراحل ثبت است. چرا این انجمنها که با کمی اغماض میشود گفت از صنوف پایه سینمای ایران هستند اقدام به ثبت کردهاند. بعید است که تمامش به خاطر فشار هیئتمدیره خانه سینما باشد. به نظر آنها به دنبال حقوحقوق صنفی خود هستند؛ که در شکل قبلی به دست نیاوردند.
۲. افرادی که در هیئت مؤسس انجمن صنفی بودند (محمدرضا مقدسیان، ابراهیم مختاری، محمد تهامی نژاد، پیروز کلانتری، ناهید رضایی، مجتبا میرتهماسب و غلامرضا کتال) افراد ناآگاهی نسبت به مسائل صنفی، خواستههای مستندسازان و سینمای مستند ایران نبودند و هرکدامشان سالها عضو هیئتمدیره انجمن مستندسازان و درگیر تهیه و تولید فیلم و تحقیق در سینمای مستند ایران بودند؛ یعنی ضرورتها را تشخیص میدادند. چرا هیئت مؤسس انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند مانند دیگر صنوف خانه سینما خواهان جایگزین شدن انجمن صنفی بجای انجمن مستندسازان در خانه سینما نبود؟ آنچه مشخص است همه مخالف این ادغام بودند اما هر یک با دلایل خود که در موارد زیادی به اشتراک میرسید. در طول تابستان ۹۵ جلساتی از طرف هیئت مؤسس برای پاسخ به سؤالاتی در رابطه با انجمن صنفی دلایل تأسیس و ثبت آن و رابطه انجمن صنفی با انجمن مستندسازان در خانه سینما برگزار شد
۳. انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند در حال حاضر هیئتمدیرهای دارد که میتواند مخالف این ادغام باشد.
۴. به نظر من اگر احساساتی نشویم و حس نوستالژی خود در رابطه با گذشته انجمن مستندسازان را کنار بگذاریم و واقعبینانه بخواهیم نگاه و قضاوت کنیم انجمن مستندسازان تبدیل به موسسهای فرهنگی شده و ازآنجام امور صنفی دورمانده و این مربوط به این هیئتمدیره یا آن هیئتمدیره و دوره خاصی هم نمیشود. سالها است که اینچنین شده است.
کارکرد انجمن مستندسازان در حال حاضر چیست؟ کارت عضویت، بیمه نیمبند تأمین اجتماعی، معرفینامه ساخت فیلم، بلیط جشنواره فجر، عضوگیری از متقاضیان عضویت در انجمن، برنامههای نمایش فیلم، جشن مستند و گاهی هم همایشی در زمینههای مختلف
۵. چرا من عضو هیئتمدیره انجمن مستندسازان تلاش نمیکنم امور صنفی پیگیری شود؟ مثلاً اصلاح قراردادهای کاری، واقعی شدن دستمزدها برای کارگردانان، بیمه (بیکاری، حوادث، بازنشستگی)، بیمه تأمین اجتماعی دائم و واقعی، قانونی شدن حق مؤلف، کپیرایت، امنیت شغلی و…
انجمن مستندسازان در بهمن ۱۳۷۶ طبق اساسنامه خانه سینما تأسیسشده است و خانه سینما رسمیت خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگیرد.
اگر هیئتمدیره انجمن مستندسازان بخواهد مسئله صنفی را پیگیری کند باید از طریق نماینده سازمان سینمای وزارت ارشاد در شاخه مستند یعنی مرکز گسترش اقدام کند؛ که ازنظر قانونی اصلاح و پیگیری بسیاری از کارهای که نام بردم در حوزه اختیار آن نیست و اگر هم هست علاقهای به اصلاح آن ندارند چون دردسر زیادی دارد و مدیران آن خیلی هم لطف کنند انجمن را به بخش حقوقی و قوانین کشوری ارجاع میدهند؛ که ازآنجا هم راه بجای نمیشود برد.
اما انجمن مستندسازان در وزارت ارشاد، مرکز گسترش و دیگر مراکز دولتی بسیار راحتتر به حمایت و منابع مالی برای یک کار فرهنگی میرسد تا حل یکی از امور حرفهای و صنفی مستندسازان پس نخواسته هیئتمدیرهها به سمت کار فرهنگی میروند.
از طرفی در خارج از ساختار ارشاد هم انجمنی که شماره ثبت ندارد یعنی رسمی و قانونی نیست و کمتر اداره یا وزارتخانهای به درخواستهای صنفی و حقوقی آن توجه میکند و اجازه اجرای شدن به آن میدهد.
۶. آیا انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند هم میخواهد همینگونه پیش برود؟ بهطور حتم نه، که اگر میخواست همین موارد اجرا شود نیازی به آن همه تلاش و اساسنامه جداگانه و صرف وقت نبود. یک جایگزینی اتفاق میافتاد و کار تمام میشد.
پس بهتر است هرکدام به کار خود برسد یکی صنفی و دیگری فرهنگی، حداقل تا زمانی که شرایط این امکان را میدهد.
نکته آخر اینکه تمامی اعضاء انجمن مستندسازان یا هر مستندساز دیگری میتواند عضو انجمن صنفی شود حتی مستندسازان خارج از تهران هم میتوانند با درخواست هیئتمدیره انجمن صنفی از وزارت کار و تغییر نام آن از استان تهران به ایران در این انجمن عضو شوند.
انجمن صنفی وظایفی سخت و زمان بری در تثبیت و اجرای شدن اساسنامه خود دارد که بدون حمایت و همکاری مستندسازان عملی نخواهد بود.